ღ♥ღتو نوبرانه ی یک عمر انتظار منیღ♥ღ

تنها برای تو

نمیدونم دیگه نبودت رو چجوری تحمل کنم موقع خدافظی این امیدو دارم

وباخودم میگم ک ایندفعه بهتر از دفعه های قبل تحمل میکنم ولی خداوکیلی نمیشه...

اخه چقد فقط توخیالم باهات حرف بزنم؟

چقد اونموقع ک بودی خوب بود...

میدونم دیگه کم کم برمیگردی ولی همین کم کم خیلی برای من سخت میگذره...

میدونی...همش تو خیالمی همش ازاین میترسم ک مبادا ی دفعه با صدای بلند صدات بزنم...

یا وقتی ب عکست خیره شدم یکی ببینه...

چقد دلم تنگه واسه بودنت...م

ثل اون وقتا ک اینموقع داشتیم باهم حرف میزدیم...

اونموقع انگار تو بهشت بودم...

هزار تا حرف واسه اومدنت اماده کردم... 

تو زودی برمیگردی.....میدونم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





تاريخ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:,سـاعت 22:2 نويسنده deltang| |

miss-A