پست268


ღ♥ღتو نوبرانه ی یک عمر انتظار منیღ♥ღ

تنها برای تو

درحال حاضراوضاع خوبه ینی درواقع اگه کسی کاری بهمون نداشته باشه خوشیم

واقعاماباهم میسازیم

ازوقتی یزدان خدمتش تموم شده من خیلی اذیتش میکنم ی جورایی خیلی ناز میکنم

یزدان بعضی وقتا ب این فک میکنه ک نکنه ازوقتی فهمیدم قصدش جدیه کنارکشیدم

البته خودش میدونه ک اینجوری نیس

قبلا استوارتربودم

نمیدونم چم شده بخدایزدان ازگل کمتربهم نمیگه حتی بابیحوصلگیام کنارمیاد اما اگه یزدان

یذره اشتباه کنه حتی ی کوچولو کلی باید نازبکشه

ازهمینجا ب عشقم میگم ببخشید خیلی ممنون ک اینقد تو گلی

الانم بهم اس داد گفت خاله ش فوت شده

دیشب ی ذره عصبانی بودم اخرش ی دلگیری ازخاله م باعث شد یزدانمو باگریه هام ناراحت کنم

اخه خاله اولش گفت اگه یزدان بیاد بوشهر شوهرم توپیداکردن مغازه کمکش میکنه

چون یزدانم ک اینجارونمیشناسه اگه کسی راهنماییش میکرد کارش راحتتربود

راستی یزدان میخواد حداکثرتاعیدبیاد بوشهر ی مغازه بزنه ک بعد ازدواجم همینجاباشیم

خاله وقتی گف شوهرم گفته من کاری ندارم خیلی غصه خوردم البته حق داشتن میدونم

اگه بعدا خدای نکرده زبونم لال بابا باازدواجمون مخالفت کرد اونوقت حتما یقه شوهرخالمم میگیره ک چرامیدونستید ازاول کمکشونم

کردیداما ب من نگفتید

اما جدای ازین کمکا الان من ب کمک حسی خاله مینا نیاز دارم هرکی ندونه من میدونم

این عشق چقدبزرگه

اونقد بزرگ ک یزدان توخدمت 2ساعت کوهنوردی توکوهستانهای سرد اذربایجان شرقی ک تازه وجب ب وجبش

پرازمین بود رو ب جون میخرید تا فقط 2-3دقیقه بامن حرف بزنه ومن دلواپسش نباشم

شاید کسایی ک اینومیخونن درک نکنن ک چ شرایط سختی روپشت سرگذاشتیم

الان حرف هیشکی رو باورنمیکنم اگه بگه این عشق هوسه این فقط ی دوستی ساده ست

بخدااینطوری نیست

خیلی خوبه ک تواین راه ی دوست خوب همیشه حامی من بود

فدای عاطفه ی خودم بشم ک همیشه دلداریم داد همیشه کمکم کرد اگه اشتباه کردم سرزنشم نکرد

خوشبحالم ک همچین دوستی دارم

یادتونه بهتون گفتم وقتی همو دیدیم یزدان ب کفشم گیر داد گفت چرااینو پوشیدی پات خیس اب شده چرا اسپرت نپوشیدی؟

اخه کفش خودش اسپرت بود هی میگف ب کفشم نگاه نکن خیسه داخلش اب نمیره

اصن باورم نشد چون من اسپزت نپوشیدم گفتم توهوای بارونی اب توکفشم جمع میشه خوشم نمیاد

حالا دیشب میگه

محدثه بخدا پاهام خیس خیس بود داشت یخ میزد پاهام

انقد خندیدم

راستی امروز یک ماه ازدیدارمون میگذره  امشب حتما ی جشن میگیریم بایزدان

ب مناسبت ماهگرد دیدارمون

توروخدا برامون دعا کنید

ایشالله حال همتون خوب باشه



نظرات شما عزیزان:

غریـــبـ ـه
ساعت21:17---30 آذر 1392
سلام رفیق
همه چی که میزونه اما در رابطه با کارایی که تو این مدت کردم نمیتونم چیزی بگم چون بیشتر بد گذشت! ولی باز شکر خدا راضیم بگذریم بذار این امتحاناتم بگذرونیم ایشالا بیشتر تر بهتون سر میزنم

در رابطه با تو و دوماد گلمون یزدان هم باید بگم که تو همین شب یلدا براتون دعا میکنم که ایشالا سال به آخر نرسیده دستتون رو دست هم باشه و به خوبی و خوشی برید زیر یه سقف
راستی یلداتم مبارک تو هم منو بدعا
خعلی چاکریم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





تاريخ پنج شنبه 28 آذر 1392برچسب:,سـاعت 16:4 نويسنده deltang| |

miss-A