پست262


ღ♥ღتو نوبرانه ی یک عمر انتظار منیღ♥ღ

تنها برای تو

سلام

درحال حاضر همه چی خوبه خداروشکر

البته بماند این چنروزا یزدان خیلی خیلی بداخلاق شده بود

منم ازش ناامیدشدم واقعا

ابجیش اینا از کرج اومده بودن منو بلکل فراموش کرده بود حالا این هیچی چیزای

دیگه منو ناراحت کرده بود

اینو نوشتم اینجا تاهروقت اومد بخونه بدونه ک الکی نگفتم اگه تاصدسال اینده

عین فرشته ها باشه اون چن روزاولو ک از خدمت برگشته بودو فراموش نمیکنم

بالاخره گذشت

یزدان تا چن دقه دیگه ازکرمانشاه حرکت میکنه میاد بوشهر

البته من احتمال نمیدم ک ببینمش

کی اینروزا تموم میشه نمیدونم

الان دوشبه باهم خوبیم وزنگ میزنه بگوبخند داریم

البته قبلش من قهر میکنم اون زنگ میزنه واس منت کشی(یزدان جان ببخشید اینو میگما

خب خودتم میگی منت کشی میدونم اگه اینو بخونی خرخره منو میجویی)

الان زنگ زد بش گفتم اومدم کتابخونه نمیشه حرف بزنم فک کنم ناراحت شد (:دی

برامون دعا کنید

راستی وایسید وایسید

هرازچن گاهی ی اقایی (احتمالا) با اسم..n..بهم نظرخصوصی میده

اینجوری ک فهمیدم عشقش نامردی کرده ورفته سراغ کسی دیگه

اما من میبینم ک همیشه برای خوشبختیشون دعا میکنه

برام تعجب اوره

خیلیا عاشقن اما فقط بعضیا واقعا عاشقن



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





تاريخ دو شنبه 27 آبان 1392برچسب:,سـاعت 16:7 نويسنده deltang| |

miss-A