پست246


ღ♥ღتو نوبرانه ی یک عمر انتظار منیღ♥ღ

تنها برای تو

باز شارژ نتموم ت شده متاسفانه

یزدانم5مهر بازم زنگید

خداییش خیلی روز باحالی بود داستانش باحاله

من ی جایی بودم ک ایرانسل انتن نمیداد شبش گریه میکردم نکنه

عشقم زنگ بزنه ومن نتونم باهاش حرف بزنم

همونموقع ب نوا گفتم من همرامو روشن میکنم  ایرانسلمو دایورتمیکنم روگوشیت یزدان زنگید

بگو بزنگه همراه اولم

فرداش ک یزدان میزنگه و دایورت بوده نوا برمیداره اونم فک میکنه مزاحمیه

اخه شمارشو نمیشناخته

هنوز یزدانم حرف نزده شروع کرده بدوبیراه

یزدانم هم بیچاره ترسیده بوده و میگفته این محدثه ست اینارو بم میگه

ک تااسممو میگه نوا دیگه مغزش پیستون پوکونده هنگ میکنه اونموقع میفهمه

چ سوتی داده بعد بهش میگه ک همرامو بگیره

ک بعد ب خودم زنگید وی عالمه حرف زدیم الهی دورش بگردم

سرماخوردگیشم بدتر شده بود

سرفه ک میکرد قربون صدقه ش میرفتم میگف لوسم نکن انقد من باید ترو لوس کنم ن تو منو

فقط15روز دیگه مونده ک بیخبری تموم شهبعدش دیگه بقول یزدان باهرچی فاصله ست خدافظی میکنم

اون جونمه بخدا خیلی دوسش دارم بی اندازه

هرشب با خیال یزدان خوابیدن رو خیلی دوس دارم

وامید دارم ک ی روزی باهم زیر ی سقف زندگی کنیم

بقول یزدان چ کیفی میده واییییییییییییی



نظرات شما عزیزان:

احسان
ساعت16:44---7 مهر 1392
خوشحال باش مرسی راستی اپمممم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





تاريخ یک شنبه 7 مهر 1392برچسب:,سـاعت 11:19 نويسنده deltang| |

miss-A